معنی کاپ ورزشی
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
جامی از طلا یا نقره که در مسابقههای ورزشی به برنده یا برندگان داده میشود،
لغت نامه دهخدا
کاپ. (اِخ) کِیپ تاون. حاکم نشین ایالت کاپ (اتحادیه ٔ افریقای جنوبی). بندری است فعال در منتهی الیه جنوبی قاره ٔ افریقا در ساحل خلیج تابل و در 50 هزارگزی دماغه ٔ بون اسپرانس (امیدنیک) جمعیت آن 344000 هزار تن است. در سال 1650 به دست هلندیها ایجاد شده و از سال 1806 وابسته بانگلیس است.
کاپ. (اِخ) مستعمره ٔ انگلیسی در افریقای جنوبی که شامل منتهی الیه آن میگردد و جبال در اکِنبِرگ و نیوولد آن را فراگرفته است. حاکم نشین آن کاپ و شهر عمده ٔ آن پورت الیزابت و کیمبرلی است. ناحیتی است فلاحتی و به تربیت اغنام و احشام میپردازد و دارای معادن الماس و طلا است. مساحت آن 717313 هزار گز مربع و جمعیت آن 3530000 تن میباشد.
ورزشی
ورزشی. [وَ زِ] (ص نسبی) منسوب به ورزش. مربوط به ورزش.
- باشگاه ورزشی، باشگاهی که در آن به انواع ورزش پردازند. (فرهنگ فارسی معین).
- عملیات ورزشی، انواع اعمال ورزشی. (فرهنگ فارسی معین).
- مجلات ورزشی.
کاپ پنی
کاپ پنی. [کاپ ْ پ ُ] (اِخ) خانواده ٔ معروف فلورانس. - ژینوکاپ نی مدافعنظامی جمهوری شد (1350- 1420 م.) ژینوکاپ پنی، رجل سیاسی و مورخ، متولد در فلورانس (1792- 1876 م.).
فرهنگ معین
فنجان، جامی که در مسابقات به عنوان جایزه تعیین می شود، یک دوره مسابقه که در پایان به فرد یا تیم قهرمان جام اهدا شود، سوپر ~ جام برتر (فره). [خوانش: [انگ.] (اِ.)]
ترکی به فارسی
ظرف
گویش مازندرانی
پاشنه ی پا
معادل ابجد
546